کلاس زبان
مرسا خانوم دو جلسه اول مهد زبان حسابی گریه کرد و بی تابی.... خیلی اذیت شد و اذیت کرد! اما از جلسه سوم- ک عروسکشم برد سرکلاس- راحت نشسته و من بیرون منتظر می شیم ممنون دخترم بابت همکاریت! ...
نویسنده :
مامانی مریم
19:15
معجزه براي دختر عزيزم
ي اتفاق وحشتناك....ي غيره منتظره ي بدددد وقتي در حموم قفل شد و من و دخملي مونديم داخل حموم ساعت دوازده بود و وقتي بابا مجيد در رو واسمون باز كرد شش و نيم عصر! دخترم منو براي تموم ساعاتي ك ميترسيدي ببخش ولي امروز معجزه ي خدا رو ديدم ك ب تو رسيد عزيزم معجزه در دستاي تو بود وقتي اشكاي منو باك ميكردي و ميگفتي:گريه نكن در خيلي دختره بدّي يه ك باز نميشه دوسش نداريممم معجزه وقتي بود ك من اشكاي تو رو باك ميكردم و تو زودي تو بغل من اروم ميشدي معجزه يعني برخلاف حموم هاي قبل ك دو سه أسباب بازي ميبردي امروز ي سبد أسباب بازي بردي حموم و كلي سركرم شدي معجزه ارامش غيرباور تو بود معج...
نویسنده :
مامانی مریم
0:00